نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین

ساخت وبلاگ
امروز بالاخره ویزام تو سایت در حالت Issued قرار گرفت و الان از خوشحالی دارم بال در میارم... نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

شنبه: رفتم دانشگاه خودمون و سواری جون رو دیدم و باهاش خدافظی کردم درسته که وقت امتحاناته ولی کلا دانشگاه سوت و کور بود رفتم دانشکده ع اجتماعی و از همه جاهایی که با JJ خاطره داریم فیلم گرفتم و تو همین دانشکده هم یه زنیکه که بعدا هم فهمیدم اصن حراست هم نبوده به حجابم گیر داد! رفتم منتظری جانم رو دیدم و برام ویولن نواحت. شکوف پیام داد تو گروه ک فردا تعطیله بیاین پیشم و شبم بمونید. برگشتم خونه و دوش گرفتم و با تپسی راهی خونه شکوف شدم! یکشنبه: خونه شکوف بودیم و نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

الان یه کم بیشتر از سه هفته میشه که آمریکام و امروز یه تیکه از وجودم دوباره ازم دور شد! نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

قدر یه دنیا دلم گرفته و امروز که روز Orientation مون بود، در عین اینکه تجربه جدیدی بود ولی خیلی برام سخت تموم شد و حس خیلی بدی نسبت به توانایی های خودم پیدا کردم!!! ولی در هر صورت، هنوز که کلاس ها شروع نشده و درست نیست الان جا بزنم! حداقل بذارم دو سه هفته بگذره و بعد اگه نتیجه باب میل نبود، شروع کنم به نق زدن به جون خودم و غصه خوردن! اینم میدونم که همیشه اول هر کاری سخت ترین بخششه و حالا که تو این راه قدم گذاشتم، باید نهایت تلاشم رو بکنم که صبور باشم! ولی نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

دیروز برای اولین بار رفتم Food Pantry. اینو به یه برنامه غذایی کلیسا برای دانشجوها میگن که یه بار در هفته و به مدت 2 ساعت برگزار میشه. که در واقع مواد غذایی رایگان به دانشجوها میدن و این مواد رو هم خانواده ها اهدا کردن(یه جور کار خیر) واقعا خوشم اومد از این همه هماهنگی و نظم و مهربونی نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 41 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

امروز، اولین روز کلاس های من در آمریکا بود! از اول صبح تا ساعت 10 11 اورینتیشن گرجوید اسیستنت ها بود بعد رفتم دفترم و ناهار خوردم و یه سری کار اینرنتی و حضوری کاغذبازی داتشگاه رو انجام دادم بعد ساعت 4 بار مگان یکی از استادهایی که دستیارشونم قرار داشتم که گفت ازت کاری نمیخوام و منم خوشحااال شدم ها چون کارم سبک تر شد! یکی از استادایی که دستیارشون بودم این ترم مرخصی پزشکیه، صبح هماهنگ کننده برناممون گفت ک با یکی دیگ از استادایی که اتفاقا باهاشون کلاس دارم این نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

دبروز روز آخر کلاس ها بود و بالاخره هفته اول با همه فراز و نشیب هاش و اتفاقات مختلفش تموم شد! راستش، هفته خیلی خیلی سخت و استرس زایی برای من بود! ولی مزیتش این بود که یه دید کلی از این که تو دانشگاه چه خبره به من داد! یه ویژگی خیلی مهم دیگه که در اینجا چشم های منو قلبی میکنه اینه که چقدر همه فوق العاده مهربون و حمایتگرن! از استادا گرفته تا همکلاسی ها و کارکنان دانشگاه! خلاصه که این مهربونی به من کمک میکنه زودتر با محیط جدید خو بگیرم و کم کم استرس هام رو نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

یکشنبه شیرینِ شیرین با کریستینا در آپ تاون سیرکل و فستیوال صنایع دستی و بعدم رفتن به یه کافه تو همون منطقه و خوردن قهوه و هات چاکلت و رفتن به ایسلند مال و خوردن غذای ژاپنی برای اولین بار و کلی صحبت کردن با هم! از هیجان زده بودن برای همخونه شدن با هم تو سال آینده گرفته تا دوست پسر و بحث علاقه همکلاسیم به من و وضع ایران و ...! چقدر من این دختر رو دوست آخه نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48

این روزهای غم انگیز علاوه بر اینکه کام هممون تلخه و دستم به نوشتن نمیره، چون مصادفه با روزهای آخر ترم، حسااابی سرم شلوغه و درس از هر طرفی نشیمن آدم رو مورد عنایت قرار میده! هفته ای که گذشت برای اولین بار اینجا رفتم آرایشگاه و موهام رو یکم اصلاح کردم که جون بگیره تجربه بامزه و جالبی بود و مسیر یرگشت رو کامل پیاده اومدم از تریل و از پاییز کوتاه اینجا که دیگه کاملا داره رنگ و بوی زمستون میگیره لذت بردم... نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین...
ما را در سایت نوشتنیهای یک توت فرنگی شیرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetstrawberry بازدید : 41 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48